به ایشان بگو: خداوند یهوه می‌فرماید: به حیات خودم قسم كه من از مردن مرد شریر خوش نیستم بلكه (خوش هستم) كه شریر از طریق خود بازگشت نموده، زنده ماند. "
خداوند میخواهد که ما حیات یابیم به انتخاب خودمان نه به زور و اجبار. بدین دلیل او دو راه پیش پای ما انسانها نهاد و به ما آزادی انتخاب را داد. زیست با او که حیات ابدی میباشد و یا جدایی از او که موت ثانی خوانده شده. همچنانکه آدم و حوا در باغ عدن از این حق انتخاب خود استفاده کردند و بدین وسیله گناه وارد جهان شد ما نیز باید انتخاب کنیم کدام را میخواهیم مرگ یا حیات ؟ خواست خدا برای ما اینست که ما حیات را انتخاب کنیم ولی او ما را مجبور نمیکند.
برای مثال بنگرید به دو دزدی که در دو طرف مسیح مصلوب شدند. ( لوقا 23: 39 )
در آن لحظه آخر زندگیشان یکی موت ثانی را انتخاب کرد و دیگری حیات ابدی را.
یکی خواست که از قدرت الهی برای مقصود شخصی خود استفاده کند که ادامه زندگی جسمانی خود بود بدونه اعتناء به ابدیت. او هیچ منظوری برای رابطه با خدا نداشت و محبت خدا در دل او نبود. ولی آن دیگری وضع اسفناک روحانی خود را درک کرده و فهم اینکه دارد برای ابد از خدا جدا میشود او را به توبه کشاند و از خداوند قلباّ تقاضای بخشش نمود.
یکی براه شریر رفت و بدون ایمان به عیسی مسیح باو گفت که اگر مسیح هستی مرا پائین آور. این درست همان بود که شیطان در روز آزمایش به عیسی گفت که اگر پسر خدا هستی این سنگ را به نان تبدیل کن. ( متی 4: 1-11 ) .
ولی آن دیگری براه راستی رفته و آنچه را که عیسی مسیح در روی کوه درس داده بود به انجام رسانید ( متی 5: 3-6 ) . او فقر روحانی خود را درک کرد و راهی دیگر جز پناه آوردن به عیسی مسیح را ندید و آن راه را انتخاب کرد.
شما نیز اکنون بر سر این دو راهی کدام را انتخاب میکنید و یا کرده اید ؟
خداوند میگوید
" امروز آسمان و زمین را بر شما شاهد می‌آورم كه حیات و موت و بركت و لعنت را پیش روی تو گذاشتم؛ پس حیات را برگزین تا تو با ذریتت زنده بمانی.
(تثنیه 30: 19 )"
راه حیات راه مسیح میباشد. او فرمود
من راه و راستی و حیات هستم. هیچ‌کس نزد پدر جز به‌وسیلهٔ من نمی‌آید. (یوحنا 14: 6 )
راه مرگ راه قائن شریر است .
آنگاه خداوند به قائن گفت: «چرا خشمناك شدی؟ و چرا سر خود را بزیر افكندی؟ اگر نیكویی می‌كردی، آیا مقبول نمی‌شدی؟ و اگر نیكویی نكردی، گناه بر در، در كمین است و اشتیاق تو دارد، اما تو بر وی مسلط شوی. و قائن با برادر خود هابیل سخن گفت. و واقع شد چون در صحرا بودند، قائن بر برادر خود هابیل برخاسته، او را كشت.
( پیدایش 4: 6-7 )
زیرا همین است آن پیغامی که از اوّل شنیدید که یکدیگر را محبّت نمایید. نه مثل قائن که از آن شریر بود و برادر خود را کشت؛ و از چه سبب او را کشت؟ از این سبب که اعمال خودش قبیح بود و اعمال برادرش نیکو.
(رساله اول یوحنا 3: 11-12 )
وای بر ایشان زیرا که به راه قائن رفته‌اند. (یهودا 1: 11 )
